دیدی نو بر شناسایی تاریخ:
موری بر تنه ی درختی لانه داشت. اوندی از آن درخت ، چونان جویباری از کنار آن لانه می گذشت و همواره بر مور زمزمه میکرد. روزی آن مور به پی چوبی برخواست و با سنگینی خود روی به پایین نهاد. همراه اوند برفت تا به ریشه های درخت رسید. همراه آن ریشه ها ژرفای زمین را کاوید و با دانش بسیار به لانه بازگشت. او می دانست که اوند آن همه آب و خوراک را چگونه از دل خاک بر می گیرد.
مور دانشمند،روزی شاهین تیزبینی را از دانش خود با خبر ساخت. شاهین گفت: راست است،چنین می آورند. اما،می دانی به کجا می برند؟ و می دانی اگر برای آن «بردن» نبود هرگز نمی آوردند؟
(آژیر:ناسیونالیسم چون یک علم)
بیشتر مردم درس تاریخ را شرح وقایع گذشته می دانند. با این برداشت ، تاریخ به صورت درسی زاید و حدیثی بر مردگان جلوه کر می شود،گاه نیز به طعنه می گویند: تاریخ مربوط به گذشته هاست،بهتر است از مسائل امروز سخن بگوییم.
تاریخ تنها شرح حوادث گذشته نیست بلکه تاریخ علمی است برای توجیه هستی ها و رویدادهای امروز ، در راستای شناخت سیمای مطلوب جهان فردا.
درست است که در بررسی های تاریخی ، سر و کارمان با گذشته است. اما این بدان معنا نیست گه گذشته را تنها در قالب گذشته بشناسیم. تحقیق پیرامون علل موجودیت های کنونی گاه ما را به زمان های نزدیک و گاه به زمان های بسیار دور می کشاند. همین بررسی هاست که استعدادهای یک ملت را برای حرکت به سوی آینده نشان داده و تاثیر هندادها (نظام ها)ی گوناگون فکری را بر پیکره ی ملت ها آشکار می کند. سرانجام همین بررسی هاست که خمیرمایه هایی را که در آینده قابل به کار گیری خواهند بود به ما نشان می دهد.
باید بدانیم که علم تاریخ و بررسی های تاریخی است که اراده ی ملت ها را در آینده ی آنها مؤثر می سازد.